سرپرستار بخش ccu اتفاقات بیمارستان کوثر توانست با ابتکار جالبش با دستکش لاتکس، پسربچه بی قرار بستری در بخش را به لبخند دعوت کند.
سرپرستار بخش ccu اتفاقات در گفت و گو با پرسنل واحد روابط عمومی بیمارستان کوثر بیان کرد: صبح روز چهارشنبه مورخ 6 آذر 98 پسربچه ای که هنگام رفتن به مدرسه تشنج کرده بود را از بخش اتفاقات به ccuاتفاقات منتقل کردند. ترس و اضطراب شدیدی که این کودک با دیدن محیط و تخت های اطرافش که مملوء از بیماران سالمند و بدحال مشاهده می کرد از او آرام و قرار را گرفته بود و با صحبت های من و همکاران که به آرامش دعوتش می کردیم توجهی نداشت و در تخت نشسته و نالان بود.
"الهام روزی طلب" ادامه داد: وقتی چهره ناراحت و چشمان گریان کودک را دیدم نمی توانستم بنشینم و تماشا کنم. فوراً با مسئول کتابخانه بیمارستان تماس گرفتم و درخواست یک کتاب جذاب برای کودک کردم اما کتاب نتوانست این کودک مضطرب را ذره ای به آرامش دعوت کند.
وی تصریح کرد: من باید برای این کودک کاری می کردم و همانطور که درحال فکر کردن بودم ناگهان چشمم به دستکش های لاتکس موجود در بخش افتاد; فوراً یکی از دستکش ها را باد کردم تا به شکل بادکنک تبدیل شود و آن را به دست پسربچه ای که تمام ذهن من را به خود مشغول کرده بود دادم، ولی این فکر هم بی نتیجه بود و آرام نمی شد.
این سرپرستار دلسوز بخش خاطر نشان کرد: بشدت ناراحت بودم که چرا نتوانستم به عنوان مسئول بخش کودک دوس داشتنی بیمار را آرام کنم که ناگهان در ذهنم جرقه ای خورد و این بار برای همان دستکش لاتکس بادشده با ماژیکی که داشتم چشم،ابرو، لب و دهان خندان گذاشتم و آن را به دست پسربچه دادم که در عین ناباوری با دیدن این صحنه خوشحال شد و لبخندش نمایان شد و همه با تعجب به کودکی که تا یک ساعت پیش با گریه هایش سکوت بخش را گرفته بود و اکنون با لبخند شیرینش به من چشم دوخته بود نگاه می کردند; آنجا بود که احساس کردم کل دنیا را به من هدیه دادند.
(خوشبختانه بیماری کودک هم حاد نبود و فردای آن روز مرخص شد.)
لبخند بزن، برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند...
گاه قوسی کوچک می تواند معماری بنایی را نجات دهد.